اگرتا چند سال پیش به من می‌گفتند در مورد یک موضوع بنویس ، سریعا چنین پیشنهادی رو رد میکردم چون میدونستم من آدمی نیستم که بنویسم ؛ در دورانی که همه بیشتر از خوندن ریاضی و علوم در دبستان و راهنمایی ، با متن ها و انشا هاشون خاطره داشتند ، من ذهنیتی از اون لحظات نداشتم و ندارم ( و حقیقتا نمیدونم چرا به من برای درس انشا نمره می‌دادند ) ؛ تنها خاطره ی خوشی که از زنگ انشا داشتم و دارم ، سال سوم راهنمایی است ، البته تحصیل من در سال سوم خیلی هم مهم نیست ، مهم این است که اون سال دخترخاله‌ ام در آزمون میان‌پایه شرکت کرد و شدیم هم مدرسه ای ( مدرسه نمونه ابویی نژاد یزد ) ! مهم این بود که او سال دوم بود و من سوم ! مهم این بود که معلم هامون مشترک نبودند ! مهم تر اینکه سبک دو کلاس درس مشترک بود و هردو همان ابتدای سال بیست موضوع ( بازهم مشترک ) رو پیشنهاد دادند و هرهفته باید در مورد یکی می‌نوشتیم ( البته نمینوشتیم ، مینوشت ! ) به این صورت که ریحانه ( دخترخاله )   مینوشت و میخواند و تشویق میشد ، و سپس ؟ منم همون رو میخوندم و تشویق میشدم :) . روزهای اخر ترم ریحانه انشایی نوشته  بود ( موضوع آزاد ) در مورد اینکه هر درس چه رنگی است ؟ و آخرش هم بهترین رنگ از نظر خودش را تقدیم فرمود به زنگ انشا و پشت‌بندش به معلم و چنان تشویقی شد که دیگه حاضر نشد انشا را مفتی مفتی به من بدهد ؛ حتی انشای من با موضوع آزاد هم خیلی آزاد نبود و بیشتر به ریحانه وابسته بود ؛ و من در اون جلسه انشایی خوندم که آخرانشا سرشار از خودشیرینی بود جلوی معلم ، و بعدش هم طبیعتا مورد تشویق و تعریف معلم و بچه ها  قرار گرفتم ! ( البته من هم در ذهنم همراه با بقیه ریحانه رو تشویق می‌کردم )

اعتقاد من این است که اگر اینستاگرام به کسی کمک نکرده باشه ، نسبت به من اصلا و ابدا بی لطف نبوده ( ولی الان بی لطفه ) ؛ تابستون دو سال پیش (  البته مطمئنم تابستون چهار سال پیش بود ، ولی عادت به گفتن دوسال پیش دارم ) که خوشنویسی با خودکار رو خودم تنهایی شروع کردم ، اینقدر بابت نوشته هام با خودکار مورد تشویق بقیه قرار گرفتم که چاره ای نداشتم جز پیشرفت و تمرین کردن ! ( که البته با شروع دانشگاه خیلی کمرنگ تر شد ) ؛ همین قضیه به صورت خیلی کمرنگ تر در مورد عکاسی هم برقرار شد و در مورد نوشته هام هم همینطور ! یعنی همون خاطراتی که تبدیل به کلمه می‌شدند . یعنی همون تنفر از کپی کردن مطلب و نوشته ی دیگران برای پست های خودم که منو مجبور کرد تا بنویسم ، چرت و پرت بنویسم ولی بنویسم ! که حالا همین ریحانه هم میخونه و خوشش میاد :) اول با خاطرات بیرون رفتن ها شروع شد ، از اتفاقاتی که می‌افتاد و حرف هایی که زده می‌شد ( یعنی بیرون رفتن رو با یک استوری و چند هشتگ اعلام نمی‌کردم ، حیف بود ، باید ثبت میشد و چه خوب که ثبت شد چون حس و حال بعضی بیرون رفتن ها به هیچ وجه تکرار نمی‌شود ! مخصوصا خاطرات اولین بار از دانشگاه به اصفهان رفتن با هم اتاقی و دوست جدید  ( پریسا ) و اتفاق هاش ( دانشگاه یکم از شهر دور بوده و هست و خواهد ماند ! ) و بعدا هم کمی حرف زدن ؛ کاملا همینجوری ، مثل همین الان و تشریح اتفاقات و احساسات .

و الان هم که جدیدا به دلیل وقت خیلی خیلی بیشتر ( صرفا نخواستم از واژه ی نازیبای بیکاری استفاده کنم! ) با سایت ها و مطالب  خوب بسیار زیادی آشنا شدم که طبیعتا کیفیت بالای نوشتنشون از اعتماد به نفس من برای نوشتن کم میکنه ( لازم هست ولی کافی نیست! ) ! و در حال حاضر هم در وبلاگم مینویسم که فقط بنویسم و به چیز دیگه ای فکر نکنم ؛ منظور ازچیز دیگه ای همون فکرکردن به طرز فکر افراد مختلف  نسبت به نوشته است که ممکن است کمی منو نگران کنه که اینجا اوضاع خیلی متفاوت تره ؛ که من سعی کردم خودمو نجات بدم :)

و البته مدت هاست که دغدغه ی این رو داشتم که چرا نمی‌شود مطالب جدید سایت ها و وبلاگ های مورد علاقه ‌ام را به صورت خودکار دریافت کنم ( البته بدون نیاز به چک کردن ایمیل ) ، که امروز در میان نوشته های سایت امین ارامش ، اپ Inoreader رو پیدا کردم ؛ اینجوری که با دادن ادرس سایت ها و وبلاگ های مورد علاقه تون ، مطالب جدید  اون رو به صورت خودکار دریافت می‌کنید و اونا میان سراغتون ( البته بنظرم تعداد زیادی آدرس سایت و وبلاگ وارد نکنید و همان تعداد محدود رو همیشه و مرتب بخونید ) .

 

 

 


مشخصات

  • جهت مشاهده منبع اصلی این مطلب کلیک کنید
  • کلمات کلیدی منبع : مورد ,البته ,خیلی ,نوشته ,ریحانه ,انشا ,بیرون رفتن ,مورد علاقه ,صورت خودکار ,خودکار دریافت ,مطالب جدید ,صورت خودکار دریافت
  • در صورتی که این صفحه دارای محتوای مجرمانه است یا درخواست حذف آن را دارید لطفا گزارش دهید.

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

گروه یاب تلگرام ❤Novel❤ اخلاق Programmer | اطلاعاتی مربوط به فضای مجازی vbvvcv سلامت و نشاط در کنار خانواده با ((salamat 95)) niliomidi برق ساختمان ، برق قدرت مدرسه ی شاداب دبستان دخترانه بنت الهدی جونقان